بزرگترین مجموعه سخنان کوتاه و فلسفی با تاکید بر : FRIEDRICH VILHELM NIETZSCHE
**************************************/OMID AZIMI Private WEB Www.TOJIH.Lxb.ir

تحلیل در باره ستاره داوود که او را نماد شیطان نیز میدانند.

ستاره داوود، مهر سلیمان، نگین سلیمان یا خاتم سلیمان شکلی مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع یکی رو به بالا و دیگری رو به پایین که روی هم قرار گرفته، تشکیل شده است. این تعریفی است که دنیا از ستاره داود میشناسد. این نشان در ادیان و عقاید مختلف، به خصوص یهودیت امروزی کاربرد دارد.
ستاره داوود در یهودیت
ستاره داوود (به عبری מָגֵן דָּוִד یا מגן דוד - ترجمه واژه به واژه: سپر داوود) نشان یهودیت، به خصوص در بین یهودیان اشکنازی است. این علامت را می توان بر روی پرچم کنونی کشور اسرائیل مشاهده کرد. برخی از یهودیان اعتقاد دارند که ستاره داوود نشانه آمیزش نهایت و بی نهایت، جهان دیدنی و جهان نادیدنی است. بر طبق نظر برخی علمای تورات ستاره شش گوشه دارد که نشان از شش روز هفته دارد. مرکز ستاره را نماد روز هفتم می دانند که روز استراحت است. این معنا به نوعی همان جامعیت و تقدس عدد هفت است. اما برخی دیگر بر این باور هستند که این نشان داوود پیغمبر نیست، بلکه نشانهٔ داوود الروی فرزند سلیمان بن دوجی، که با ادعای مسیح بودن در مقابل سلجوقیان شورش کرد. سپس پس از مرگ وی نشانه پرچم او در بین یهودیان اشکنازی مشهور گردید. برخی از گروههای سنتی یهودی بجای این نشان که آن را بدعت می خوانند، از نشان سنتی یهود، منوره، استفاده می کنند. در قرآن کریم درباره حضرت سلیمان آمده: «و من الشیاطین من یغوصون له و یعملون عملا دون ذالک و کنا لهم حفظین» ترجمه: و عده اى از شیاطین براى او غواصى مى کردند و غیر از آن نیز کارهایى انجام مى دادند، و ما مراقب اوضاع آنها بودیم تا از فرمان سلیمان تمرد نکنند (انبیاء، 82). آنچه در آیه فوق به عنوان شیاطین آمده، در آیات سوره سبا به عنوان" جن" مطرح شده است (آیه 12 و 13 سبا) و روشن است که این دو با هم منافات ندارد، زیرا مى دانیم" شیاطین" نیز از تیره جن مى باشند.
به هر حال جن نوعى از مخلوقات داراى عقل و شعور و استعداد و تکلیف است، که از نظر ما انسانها ناپیدا است و به همین جهت" جن" نامیده مى شود و بطورى که از آیات سوره جن استفاده مى شود آنها نیز مانند انسانها داراى دو گروهند مؤمنان صالح، و کافران سرکش، و ما هیچگونه دلیلى بر نفى چنین موجوداتى نداریم، و چون مخبر صادق (قرآن) از آن خبر داده مى پذیریم. از آیات سوره ص و سبا و همچنین آیه مورد بحث به خوبى استفاده مى شود که این گروه از جن که مسخر سلیمان بودند افرادى باهوش، فعال، هنرمند و صنعتگر با مهارتهاى مختلف بودند.و جمله" یعملون عملا دون ذلک" (کارهایى جز این براى او انجام دادند) اجمالى است از آنچه مشروحش در سوره سبا آمده است: یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل و جفان کالجواب و قدور راسیات که نشان مى دهد" محرابها و معابد بسیار عالى و زیبا و وسائل زندگى مختلف از جمله دیگها و سینى هاى بسیار بزرگ و مانند آن براى او مى ساختند".از پاره اى دیگر از آیات مربوط به سلیمان استفاده مى شود که گروهى از شیاطین سرکش نیز وجود داشتند که او آنها را در بند کرده بود، «و آخرین مقرنین فی الأصفاد» (ص- 38) و شاید جمله" و کنا لهم حافظین" نیز اشاره به این باشد که ما آن گروه خدمتگزار سلیمان را از تمرد و سرکشى بازمى داشتیم. بنا به برخی روایات حضرت سلیمان نیز با این ستاره جنیان را به تسخیر خویش در آورده بود.

تاریخچه ستاره داوود در یهودیت
در مورد زمان پیدایش آن اختلاف نظر وجود دارد، ستاره داوود را برخی سپر حضرت داوود می دانند ولی برخی دیگر شکل گیری این ستاره را از قرن 6 - 7 میلادی میدانند که بر اساس عرفان یهود دارای ارزش های متفاوتی است.اولین بار که این نشان در تاریخ یهود ثبت شده در قرن ۱۲ میلادی توسط یهودا حدسی بوده است. یهودی ها در اکثر طول تاریخ شان، قومی سرگردان بوده اند که بدون داشتن حکومتی خاص، تنها حامی خود را خداوند می دانسته اند. ستاره داود را بسیاری از علمای یهودی، نمادی شش گوشه دانسته اند که نشان دهنده حاکمیت خداوند بر کهکشان و حمایت وی از یهودی ها از هر شش جهت است (شمال، جنوب، شرق، غرب، بالا و پایین). با همین استدلال، آنچیزی که ما آن را ستاره داود می نامیم، در زبان عبری Magen David یا "سپر داود" خوانده می شود و گفته می شود که داود در جنگ ها این ستاره شش گوش را به نشانه تحت حمایت قادر متعال بودن خود، بر سپرش نقش می کرده است.
تئوری دیگر این است که در طول شورش های (Kochba) در قرن اول روشی جدید برای ساخت سپرها کشف شده بود که طی آن با استفاده از دو مثلث به هم پیچیده در پشت سپر، قدرت دفاعی آن را تقویت می کردند. در متون کابالا (مجموعه آموزه های یهود) دو مثلث به دوگانگی درونی انسان تعبیر شده است: خیر در برابر شر، روح در برابر جسم و غیره. در عین حال گفته می شود که دو مثلث، نمادی از رابطه دو طرفه قوم یهود و خدا است. مثلث رو به بالا، نشان دهنده کارهای خوبی هستند که به سمت بالا جریان می یابند و به نوبه خود خیر را از سمت خداوند به سمت پایین جاری می کنند. این جریان دوم، با یک مثلث به سمت پایین نشان داده می شود. گمان دیگر، این است که این نماد شش گوشه، شکلی است که از یک مرکز شکل گرفته و وجود یافته است. مرکز شکل نمایش دهنده بعد معنوی جهان است که توسط ابعاد مادی احاطه شده است. همچنین شش گوشه می تواند نشانگر شش روز کاری هفته باشند که طی آن ها خداوند جهان را آفریده است. در این تفسیر مرکز شکل، سبت (شنبه، روز استراحت و دعای یهودی ها) خواهد بود که شش روز دیگر هفته را در تعادل قرار می دهد.
در نهایت لازم است گفته شود که این نماد بارها و بارها با اهداف تحقیر آمیز به کار رفته است. بعضی ها به استهزاء می گویند که دو مثلث در خلاف جهت یکدیگر نمایاننده تضادهای موجود میان قوم یهود هستند. علاوه بر این در دوران نازی ها، حکومت عثمانی بر فلسطین و ... نیز یهودیان به شکلی تحقیر آمیز مجبور بودند بازوبندهایی حاوی این نماد بر بازو ببندند تا همه جا شناخته شوند. در پاسخ به این تحقیرها، امروزه دولت اسرائیل این نماد را به رنگ آبی بر روی پرچم خود نقش کرده است، اما فراموش نکنیم که این نماد نه نماد اسرائیل است و نه حتی نماد یهودیت، نماد اصلی یهودیت شمعدان هفت شاخه ای است که خودشان آن را Menorah می نامند. مثلث متساوی الاضلاع نماد ارزش های برابر است و ماسون ها آن را با نام ستاره داوود می شناسند که از جای گرفتن یک مثلث متساوی الاضلاع بر روی یک مثلث دیگر شکل می گیرد. امروز آن را سمبل قوم یهود می دانند که بر پرچم اسرائیل نیز دیده می شود.
اما در حقیقت اصل آن مصری است. اولین بار شوالیه های معبد آن را در تزیین دیوار کلیساها به کار بردند، چون آنها اولین کسانی بودند که در اورشلیم به حقایق مهمی دربارة مسیحیت دست یافتند. بعد از ازمیان رفتن معبدیان این نشان در کنیسه ها به کار رفت. اما ما در فراماسونری بی شک با همان مفهوم کهن مصری از آن بهره می گیریم و به این صورت دو نیروی مهم را با هم ترکیب می کنیم. با پاک کردن قسمت بالا و پایین دو مثلث به علامت نادری می رسیم که آن را خوب می شناسید.ستاره داوود ستاره 6 گوش منشکل از دو مثلث و در اصل دو هرم می باشد. یکی با راس رو به بالا (سمبل قدرت مصریان) و دیگری هرم واژگون است که با قدرت الهی، ظالمان سرنگون می گردند. در مورد زمان پیدایش آن اختلاف نظر وجود دارد، ستاره داوود را برخی سپر حضرت داوود می دانند ولی برخی دیگر شکل گیری این ستاره را از قرن 6 - 7 میلادی میدانند که بر اساس عرفان یهود دارای ارزش های متفاوتی است.

ستاره داوود در دیگر ادیان
به هنگام شرح این ستاره شش گوشه باید در نظر گرفت که همین نماد با عناوین دیگر در تاریخ بشر بارها و بارها دیده شده است و حتی در دوران پیش از تاریخ نیز ردپاهایی از آن به چشم می خورد.به جز یهودیت، این نشان در ادیان و عقاید بسیاری مانند مسیحیت، زرتشتی، هندو، بودایی، اسلام کاربرد داشته است. امروزه در برخی عقاید و گروههای سری مانند اشراقیون و فراماسونها از این نشان استفاده می شود.
برخی اعتقاد دارند این نگین به سلیمان نیرویی جادویی برای تسلط بر جنیان می بخشید. گمان می رود که این نشان برای اولین بار توسط ادیان شرقی و بخصوص در دین هندو استفاده شده باشد. در این دین، این ستاره نشان تعادل فکر و توازن بین خدا و انسان است. این نشانه مانند سایر نشانه های ادیان ریشه اجتماعی دارد نه دینی. ستاره شش گوشه نشانه چاکرای قلب است، به عنوان نماد مقدس اتحاد زن و مرد استفاده شده، در یونان نشانه ازدواج مقدس (Hieros Gamous) بوده و در هند به عنوان نماد رقص کیهانی شیوا و شاکتی به کار رفته است. اما آن چیزی که اینجا مورد نظر ما است، به طور خاص مفهوم "ستاره داود" یهودی ها است و نه ستاره های شش گوشه مشابه. معروف است که سلیمان نبی (ع) اولین بار از آن به عنوان مهر استفاده نمود.
بنابراین این علامت مهر یک پیامبر و در نتیجه نشانی الهی است. ستاره داود همان نماد مهر سلیمان میباشد. ستاره شش پر پویایی که به مهر سلیمان معروف است جنبه های مکمل مختلفی را نمادین میسازد. مثلث سر بالا نماد آتش و در عین حال انسانی که در جهت فعال و در جهت زمین منفعل است. مثلث سر پایین با آب یا انسانی که در جهت کائنات منفعل و در جهت زمین فعال است همخوانی دارد. مثلث سر بالا که خطی از میانش میگذرد نماد هوا، مثلث مخلف آن نماد زمین است. این مثلث ها روی هم رفته مهر سلیمان را تشکیل میدهد که نماد امتزاج همه عناصر و اتحاد ضدین یا متحد شدن مکمل هاست.

ستاره داود نمادی ایرانی
ما میدانیم که این نماد کاملا ایرانی است و متعلق به ایران باستان میباشد. دقیقا مانند چلیپا که همان صلیب شکسته معروف میباشد.

تاریخچه شکل گیری ستاره داود در فارسی و انگلیسی
در قرن دوازده میلادی در استان آذربایجان (غربی) خانواده های یهودی به شکل پراکنده زندگی می کردند. یکی از این خانواده ها کودکی داشت که نامش مناخیم بود. پدر مناخیم خاخامی به نام سلیمان بود و از این رو وی به مناخیم بن سلیمان معروف شد. احتمال قوی این است که محل سکونت وی شهر کنونی سلماس بوده است. در هر صورت او و در رشته های مرتبط بة اعتقادات یهودیان از جمله تورات – تلمود – تصوف و جادو اگاه گردید. (تصوف یهود همان جیزی است که اکنون به کابالا معروف می باشد و بد نیست بدانید که کلآ یهودیان بنیانگذار و مربیان جادوگری در طی تاریخ بوده اند که فعلآ به بحث ما مربوط نمی شود). او تقریبآ سی سال داشت که به فکر ایجاد کشوری برای یهودیان و علامت مستقلی به عنوان پرچم آنان افتاد. وی اگاه در علوم زمان خود بود و با دانشی که از فرهنگ یونان داشت مثلث را به عنوان سمبل قوم یهود انتخاب کرد.
در یونان باستان مثلث کاملترین شکل ریاضی شمرده می شد و هنگامی که رو به اسمان قرار داشت معنی عرفانی و صوفیانه معنویات و بهشت را خاطر نشان می ساخت و هنگامی که رو به زمین قرار می گرفت به معنای برکات خداوند و یا طبیعت در روی زمین بود. اواین دو مثلث را ترکیب کرد و در آن هنگام به فکر تغییر نام خود افتاد و خود را دیوید آلروی (یا داود الروحی) نامید و به قوم یهود پیشنهاد کرد این علامت را بر روی سپر خود نقش کنند این پیشنهاد مورد قبول واقع شد.از آن تاریخ این علامت یا ستاره شش پر به نام ستاره داود معروف شد. همانطور که قبلآ خاطر نشان کردیم در اعتقادات یهودیان فلش رو به بالا کنایه از برگزیده بودن قوم یهود دارد و فلش رو به پایین به معنای آن است که نعمت های روی زمین خاص این قوم است. این ستاره ربطی به حضرت داود پیامبر ندارد. و امروزه این ستاره نماد ظلم و ستم و تباهی مشتی صهیونیست شده است که هر بیدادی را در دنیا انجام می دهند و زور هیچ کس هم گویا به انان نمی رسد.

ستاره داوود؛ افسانه دروغ صهیونیستی
مورخان، هنرمندان و باستان شناسان بر این امر تأکید دارند که ستاره داوود یک افسانه دروغ صهیونیستی است و در اصل یک شکل مورد استفاده عربی بوده است که توسط یهودیان به سرقت رفته است. همه حقایق تاریخی موید این امر است که اسراییل، دولتی بدون اصل و تاریخ و یک نبات شیطانی است که توسط استعمار در قلب امت اسلامی کاشته شده است و هیچ باکی از واژگونی حقایق و خلق افسانه ها و خرافات در مورد ریشه و تاریخش نداردو این مسیر، تمدن و فرهنگ دیگر امت ها را به خودش نسبت می دهد، حتی مدعی شده است که تمدن قدیم مصری دارای اصل یهودی است و آنان که اهرم را بنا نهادند، عبرانیون بوده اند.

اشکال هندسی در معماری اسلامی قبل از تشکیل دولت یهود
در همین زمینه، این کیان یکی از عناصر هنر اسلامی را که بر اشکال هندسی متکی است، به عنوان یکی از سمبل هایش برگزیده و مشکل مهمتر این است که ما از سمبل هایمان دست کشیده ایم و نسبت به استفاده از آنها حساسیت داریم و نگرانی از این است که روزی بیاید که ما از تمامی تاریخمان به حجت این که یهودیان در مورد آنها اسطوره و افسانه می سازند، دست بکشیم .در زمینه ستاره شش گوشه که اسراییلی ها آن را به عنوان ستاره داوود و سمبل خویش برگزیده اند دکتر محمد ابوغدیر استاد و رییس بخش زبان عربی در دانشکده علوم انسانی الازهر تأکید دارد این ستاره شش گوش دارای اصلی عربی است و یا بوسین ها که جزیی از کنعانی های عرب بودند و شهر قدس را ایجاد کردند و دولتی تشکیل دادند، این ستاره را به عنوان شعار و سمبل خود انتخاب کردند.
وی می افزاید بعد از خروج یهود از مصر، آنها به طرف کنعان رفتند، ولی داخل آن نشدند و به صورت مجموعه هایی از قبایل و عشایر در اطراف منطقه پخش شدند و با کنعانیان از در حیله و نیرنگ و از راه تجارت و خویشاوندی وارد شدند تا توانستند بر شهر کنعان و این رمز و نشانه دست پیدا کنند و از آن تاریخ این ستاره به عنوان اسطوره ای در تفکر یهود در آمد و به انگشتر سلیمان ارتباط داده شد و در تمامی جوامع یهودی در سراسرجهان منتشر شد و به هنرها و فنون مختلف وارد شد و در تفکر صهیونیستی این دلالت حاصل شد که این ستاره جزیی از تاریخ و اسطوره یهود است، چرا که اسراییل دولتی است که بر اساس اساطیر زندگی می کند و تمامی تلاش خود را در این زمینه یعنی ارتباط مردم و ملت با مجموعه ای ازافسانه ها به کار می گیرد.
دکتر صلاح بهنسی استاد باستان شناسی اسلامی در دانشگاه های قاهره و یمن در این مورد می گوید: ستاره چه پنج ضلعی، چه شش و چه هشت ضلعی یکی از شکل هایی است که هنرمند به منظور دوری از به تصویر کشیدن موجودات زنده، از آن بهره می برد و لذا ما استفاده فراوانی از این نوع اشکال هندسی و نباتی را در معماری به ویژه در مساجد وساختمان های اسلامی شاهد هستیم و دولت صهیونیستی یک دولت تازه تأسیس است و تاریخ یا تمدنی ندارد که هنر یا معارفی از آن ناشی شود.وی می افزاید: هنر اسلامی دارای خصایص معینی است که از جمله اهم آنهابی علاقگی به خالی بودن صحنه و سعی در پر کردن جاهای خالی هنر بانقاشی است و از اشکال پرکردن این جاهای خالی، ستاره است که به هنرمنداین امکان را می دهد، البته در این زمینه از اشکال دیگر هم استفاده می شود وبستگی به ذوق صاحب هنر دارد و ستاره هیچ ربطی به شرایط سیاسی خاص ندارد.

دکتر انور ابراهیم رییس اداره مرکزی توافقات و برنامه های فرهنگی وزارت فرهنگ مصر در این زمینه می گوید: ستاره ششی ضلعی مثل هر شکل هندسی دیگر است که هنرمندان مسلمان از آن بهره می جستند و از قدیم دربرخی فرهنگ ها مثل فرهنگ فارسی ستاره «شعرای یمانی» وجود داشت که یک ستاره درخشان در آسمان صاف است و این امر به ما منقل شد و هنرمندان در اشکال مختلف و در کشورهای مختلف به خصوص در مغرب از آن استفاده می کردند. وی می گوید: دراذهان مردم تداعی هایی در موردارتباط اشکال هندسی با امور سیاسی وجود دارد و مردم در مقابل برخی سمبل ها خیلی سریع حساسیت نشان می دهند، مثل ستاره که رمز یهود شده یا هرم که رمز و سمبل جمعیت های ماسونی شده است، ولی این دلیل نمی شود ما هرم را حذف کنیم، چون ماسونی ها از آن استفاده می کنند و بااین که در برخی مقادیر فرعونی قدیم ما چیزهایی شبیه صلیب شکسته مشاهده می کنیم، ولی آن هیچ ربطی با برداشت های غرب از صلیب شکست ندارد.

دکتر احمد الزیات استاد آثار باستانی اسلامی در دانشکده ادبیات طنطامی گوید: یک هنرمند مسلمان اشکال مختلف هندسی را چه به صورت دو مثلث متقاطع یا ستاره شش ضلعی و یا شکلی که به عنوان قوس پنج سرمعروف است و در عصر فاطمی ها از آن استفاده می شد، در کارهایش مورداستفاده قرار می دهد که جزیی از آن چیزی است که به نام نقاشی بشقاب ستاره ای معروف است و شکل دایره ای است که درون آن دانه هایی به شکل بادام وجود دارد و در داخل آن شکلی شبیه ستاره چند ضلعی که بر حسب اندازه و اضلاع، تعداد اضلاع این ستاره از پنج تا نه تفاوت می کرد و لذا این گونه طرح های مهندسی اسلامی است که در معماری ها و آثار باقی مانده ازآن زمان مثل محراب چوبی سیده رقیه در موزه اسلامی قاهره وجود دارد.
وی افزود: حتی تا الان نیز بسیاری از طرح هایی که در معماری ما استفاده می شود ستاره است که در اصل از دو مربع متقاطع است که یک ستاره هشت ضلعی را تشکیل می دهد و یا دو مثلث متقاطع که شکل یک ستاره شش ضلعی را ایجاد می کند که اگر کوچک شود شکل پولک ماهی را پیدا می کندو این امر از سال های متمادی پیش در هنر اسلامی به کار می رفته و ما ترسی نداریم که چون در پرچم اسراییل وجود دارد، آن را به کار نگیریم.


 در اعصار اخیر، ستاره داوید به نشانه اصلی و برتر (مقدم) یهودیت تبدیل شده است. این ستاره شش گوشه، با به هم پیوستن دو مثلث (متساوی الاضلاع) ساخته شده است، که می‌توان آن را روی مزوزا، منورا،‌ برچسب کیف‌ها و کیپاها (کلاه ها) پیدا کرد. آمبولانس‌ها در اسرائیل علامتی از «ستاره داوید قرمز» در بردارند. منبع و سرچشمه این سمبل شش گوشه چیست؟

 شش جهت ستاره داوود، تسلط قدرت ا.لهی را بر سرتاسر گیتی و شش جهت اصلی را نشان می دهد: شمال، جنوب، شرق، غرب، بالا و پایین. نام عبری ستاره داوود، یعنی « ماگِن داوید در لغت به معنای «محافظ داوید»، به خداوند اشاره دارد. این امر تصدیق می کند که داوید‌ با توانایی و قدرت خودش پیروز نمی‌شد. او به وسیله امداد قادر مطلق حمایت می‌شد.توضیحات گوناگون دیگری نیز درباره معانی ستاره داوید وجود دارد.یک عقیده این است که ستاره شش گوشه، شکل و موجودیت را از مرکز جامد و سخت خود می گیرد. این مغز درونی، نشان دهنده ی بُعد روحانی و معنوی، احاطه شده به وسیله شش جهت مادی است. (عقیده مشابهی در مورد شبات برقرار است - هفتمین روز هفته، که به شش روز دیگر هفته، تعادل، ماهیت، و منظر می دهد.) در قبالا (عرفان یهود)، این دو مثلث، انشعاب و گرایش به دو شعبه ذاتی در انسان را نشان می‌دهند: خوبی در برابر بدی، روحانیت در برابر جسمانی بودن، و غیره. این دو مثلث، همچنین می توانند ارتباط متقابل بین یهودیان و خداوند را نشان دهند. مثلث رو به «بالا»، به طور سمبلیک، کردار و رفتار خوب ما که به سوی بالا و به آسمان می‌رود، و سپس شارش خوبی‌ها را به سمت پایین (این جهان) به جریان می‌اندازد، نشان می دهد، به گونه ای نمادین، به صورت مثلث رو به «پایین» نشان داده می‌شود.نظریه ای که بیشتر عملی است، آن است که در دوره شورش بَرکوخبا علیه رومیان (قرن اول میلادی)،‌ فن آوری آوری جدیدی گسترش پیدا کرد که برای محافظت و پوشش زره، از استواری دو مثلث درهم فرو رفته استفاده می‌شد. پشت هر محافظ، دو مثلث درهم فرو رفته،‌ که به صورت الگوی شش گوشه‌ای نشان داده می‌شد، برای محافظت گوشه‌ها استفاده می‌شد. یک فرضیه تندرو نیز این است: ستاره داوید به عنوان نماد ستیزه داخلی که معمولاً ملت یهود را آزرده است، اختصاص داده شده است:‌ دو مثلث به دو جهت مخالف اشاره می‌کند !


 یک یهودی فلسفه دان به نام فرانتس روز نتسوایگ(1929-1886)متولد کتسل آلمان ،کتابی دارد به نام "ستاره نجات"که در آن سیر یهود در مکان و زمان را با استفاده از این ستاره نشان داده است .هر پر ستاره یک اسم دارد :خداوند،جهان و انسان از یکسو و آفرینش،تجلی و نجات از سوی دیگر.در نظر او اینها مفاهیمی واقعی هستند :خداوند در جهان به وسیله انسان به واقعیت می پیوندد.تجلی خدا در انسان رویدادی واحد و یکباره نیست بلکه آن نیز سیری دنباله دار است که انسان را وا می دارد تا برای همه بشریت نجات را به جهان آورد.راه یهودیت از آغاز به وسیله تاریخ و روح یهودی که در آن فعالیت می کند ،تعیین شده است.بعضی از علمای یهود هم اعتقاد دارند که این نماد شش گوشه، شکلی است که از یک مرکز شکل گرفته و وجود یافته است. مرکز شکل نمایش دهنده بعد معنوی جهان است که توسط ابعاد مادی احاطه شده است. همچنین شش گوشه می تواند نشانگر شش روز کاری هفته باشند که طی آن ها خداوند جهان را آفریده است. در این تفسیر مرکز شکل، سبت (شنبه، روز استراحت و دعای یهودی ها) خواهد بود که شش روز دیگر هفته را در تعادل قرار می دهد. در متون کابالا (مجموعه آموزه های یهود که امروزه در قالب مکاتب عرفانی جدید زیاد دیده می شود) دو مثلث به دوگانگی درونی انسان تعبیر شده است: خیر در برابر شر، روح در برابر جسم و غیره. در عین حال گفته می شود که دو مثلث، نمادی از رابطه دو طرفه قوم یهود و خدا است. مثلث رو به بالا، نشان دهنده کارهای خوبی هستند که به سمت بالا جریان می یابند و به نوبه خود خیر را از سمت خداوند به سمت پایین جاری می کنند. این جریان دوم، با یک مثلث به سمت پایین نشان داده می شود.
اما اینکه چرا این ستاره به داوود نبی منتسب است را علمای یهود این طور پاسخ داده اند که داوود نبی(س)در جنگ ها این ستاره را به نشانه تحت حمایت بودن قادر متعال بودن خود به بر سپرش نقش می کرده است.یعنی که خداوند از هر شش جهت (شمال ،جنوب،شرق،غرب،بالا و پایین) بر کهکشانها و زمین احاطه دارد و از همه این جهات نیز از او و قومش محافظت می کند .به همین دلیل یهود به این ستاره سپر داوود Magen David نیز می گویند.فراماسون ها هم از این دو مثلث به تنهایی ویا با هم زیاد استفاده می کنند.طبق اعتقادات آنها که برگرفته از مکتب یهود است بر دو ستون ورودی معبد سلیمان این دو مثلث نقش بسته بوده است.یکی بر ستون راست (یاکین ،(Jو دیگری بر ستون چپ(بوعز،B).و به همین دلیل بر دو ستون ورودی لژهای فراماسونری این دو مثلث دیده میشود.


ستاره داوود در یهودیت
ستاره داوود ( ترجمه واژه به واژه: سپر داوود) نشان یهودیت، به خصوص در بین یهودیان اشکنازی است.  این علامت را می‌توان بر روی پرچم کنونی کشور اسرائیل مشاهده کرد.
تاریخچه
اولین بار که این نشان در تاریخ یهود ثبت شده در قرن12میلادی توسط یهودا حدسی بوده است.برخی از یهودیان اعتقاد دارند که ستاره داوود نشانه آمیزش نهایت و بی نهایت، جهان دیدنی و جهان نادیدنی استبر طبق نظر برخی علمای تورات ستاره شش گوشه دارد که نشان از شش روز هفته دارد. مرکز ستاره را نماد روز هفتم می‌دانند که روز استراحت است. این معنا به نوعی همان جامعیت و تقدس عدد هفت است.اما برخی دیگر بر این باور هستند که این نشان داوود پیغمبر نیست، بلکه نشانه داوود الروی فرزند سلیمان بن دوجی، که با ادعای مسیح بودن در مقابل سلجوقیان شورش کرد. سپس پس از مرگ وی نشانه پرچم او در بین یهودیان اشکنازی مشهور گردید.برخی از گروههای سنتی یهودی بجای این نشان که آن را بدعت می خوانند، از نشان سنتی یهود، منوره، استفاده می کنند.
ستاره داوود در دیگر ادیان
بجز یهودیت، این نشان در ادیان و عقاید بسیاری مانند مسیحیت، زرتشتی، هندو، بودایی، اسلام کاربرد داشته‌است. امروزه در برخی عقاید و گروههای سِرّی مانند اشراقیون و فراماسونها از این نشان استفاده می‌شود.برخی اعتقاد دارند این نگین به‌ سلیمان نیرویی جادویی برای تسلط بر جنیان می‌بخشید.گمان می‌رود که این نشان برای اولین بار توسط ادیان شرقی و بخصوص در دین هندو استفاده شده باشد. در این دین، این ستاره نشان تعادل فکر و توازن بین خدا و انسان است.این نشانه مانند سایر نشانه های ادیان ریشه اجتماعی دارد نه دینی

www.daneshju 





BY امید عظیمی_OMID AZIMI

1-زمينه سفيد :  بيانگر صلح است ، چيزي كه با ماهيت يهوديت تلمودي سنخيتي ندارد . سرشت

انسان اسرائيلي كه تربيت تلمودي دارد بر حرص  و طمع قرار گرفته است. خصيصه اصلي

يهودي تلمودي بلند پروازي و طغيان گري است . اين ويژگي ، آدمي را وا مي دارد كه خود را از ساير

ملل متمايز و برتر بداند .

چنين موجودي اگر هم بخواهد با ديگران در صلح و سازش زندگي كند ، نمي تواند . اين حس نفرتي

كه در گوشه گوشه جهان نسبت به يهود وجود دارد ، ناشي ازهمين خصيصه است .

 ۲- ستاره داوود : اسرائيل حكومت خود را تالي حكومت حضرت داوود بنيانگذار آل يهود مي داند و

ستاره داوود سمبل اعتقادات و ديدگاههاي قوم يهود است .البته پر واضح است كه صهيونيستها براي

پيشبرد مقاصد شوم خود از هر چيزي حتي دين ، خدا و پيامبر به عنوان ابزار استفاده  مي كنند .

 امام خميني در رد ادعاي دروغين صهيونيستها ، مي فرمايند :  موسي معارضه مي كرد با طاغوت ،

و اينها كه مي گويند ما پيرو موسي هستيم ، خودشان طاغوتند . ايشان در جمع كليميان ايران

فرمودند : ما با آنها ( صهيونيستها ) مخالفيم و مخالفتمان براي اين است كه آنها با همه اديان

مخالف هستند ، آنها يهودي نيستند ، يك مردم سياسي اي هستند كه به اسم يهودي كارهايي 

مي كنند و يهودي ها هم از آنها متنفر هستند و همه انسانها بايد از آنها متنفر باشند . 

3. دو نوار آبي رنگ در حاشيه بالايي و پاييني : نمادي از رودهاي نيل و فرات است يعني اينكه

 مرزهاي اسرائيل از« نيل» تا« فرات» است .

امام خميني (ره) در سخنراني 7/6/63 مي فرمايند : من كرارا‍ً تذكر داده ام كه اسرائيل از نيل تا فرات

را از خود مي داند ، و شما را غاصب سرزمين هاي خويش مي شمرد . گرچه اكنون جرات اظهار صريح

 آن را ندارد .

 دكتر علي خليل در كتاب‏‏ « يهوديت ، مابين تئوري و اجرا» مي نويسد : تصويري كه ادبيات تلمودي

براي مرزهاي سرزمين اسرائيل در آينده ترسيم مي كند ، بر اساس سفر « دباريم » مي باشد .

مرزهاي اسرائيل  گسترش خواهد يافت و از هر طرف توسعه مي يابد . دروازه هاي قدس به دمشق

مي رسد و دياسبورا براي بر افراشتن خيمه هايش در مركز فلسطين خواهد آمد .

نوشته ي  اسرائيل شاهاك ، يهودي ضد صهيونيست در كتاب « تاريخ يهود ، آيين يهود» ، مطلب فوق

 را روشن تر بيان مي كند . آرماني ترين روايت در مورد مرزهاي اسرائيل شامل مناطق محصوردر

مرزهاي زير است : از جنوب ، تمامي صحراي سينا و بخشي از شمال مصر به طرف بالا تا حوالي

قاهره  ، از شرق ، تمامي اردن و بخش عظيمي از عربستان سعودي ، تمامي كويت و قسمتي از

جنوب فرات در عراق ، از شمال ، كل لبنان و كل سوريه به اضافه بخش اعظم تركيه به طرف بالا

 ( تا درياچه وان ) و از غرب ، قبرس . در سال 1967 ميلادي زماني كه خبرنگار آسوشيتد پرس از يكي

از سربازان اسرائيلي مي پرسد مرزهاي كشور اسرائيل تا كجاست ؟ سرباز با كمال غرور و

خود پسندي پاسخ مي دهد : « تا آنجا كه قدمم را بگذارم » و با پوتينش به زمين مي كوبد.

 





BY امید عظیمی_OMID AZIMI

تیمی از دانشمندان آمریکایی موفق به شناسایی ژنی شده‌اند که بقدری بر ساعت بدن انسان تاثیر گذاشته که می‌توان از روی آن حتی زمان مرگ احتمالی فرد را تشخیص داد.

به گزارش ایسنا، محققان امیدوارند که این یافته‌ها بتواند در نهایت برای تشخیص زمان مصرف موثرتر دارو در بیماران سکته قلبی و مغزی و یا نظارت دقیق‌تر بر بیماران بیمارستانی مورد استفاده قرار گیرد.

این محققان بصورت اتفاقی زمانی که در حال بررسی پیشرفت بیماری آلزایمر و پارکینسون بودند، موفق به شناسایی این گونه ژنی شدند.

آنها به بررسی الگوهای خواب ۱۲۰۰ داوطلب سالم ۶۵ ساله پرداختند که بطور سالانه از لحاظ عصبی و روانی خود را ارزیابی می‌کنند.

محققان موفق به شناسایی یک مولکول در نزدیکی ژنی موسوم به «دوره ۱» شدند که به عنوان پایه از آدنین(A) یا گوانین(G) برخوردار بود.

گونه A با ضریب شش به چهار رایجتر بوده، از این رو از آنجایی انسانها از دو گروه کروموزوم برخوردارند یک انسان ممکن است با ۳۶ درصد شانس برخورداری از دو A، ۱۶ درصد از دو G و ۴۸ درصد از A و G بطور همزمان مواجه باشد.

این پژوهش که در سالنامه Neurology منتشر شده، نشان داده است که افراد برخوردار از ژنوتیپ AA بطور طبیعی یک ساعت زودتر از دارندگان ژنوتیپ GG بیدار شده، در حالیکه افراد دارای AG دقیقا در یک زمان میانه از خواب بیدار می‌شوند.

آنها همچنین نشان دادند که افراد دارای ژنوتیپ AA یا AG بطور میانگین دقیقا پیش از ساعت ۱۱ ظهر فوت کرده، در حالیکه دارندگان ژنوتیپ GG بیشتر پیش از ساعت ۱۸ درگذشته‌اند.

منبع :

Isna.ir





BY امید عظیمی_OMID AZIMI

گفتم شاید این مطلب برایتان جالب باشد!خوب است انسان همه چیز بداند اما دست به همه کار نزند.

شراب مار و عقرب از جمله نوشیدنیهایی هستند که در کشورهای

 
شراب مار و عقرب از جمله نوشیدنیهایی هستند که در کشورهای جنوب شرق آسیا مانند ویتنام ،تایلند ، لائوس کمبوجیه و حتی در کره و ژاپن میتوان یافت.
کاملاً مطمئن هستم که این خبر برایتان جالب است البته اگر قبلاً چیزی در این مورد نشنیده باشید.
در کشورهای جنوب شرقی آسیا برای تهیه این شرابهای عجیب ،یک مار کبری و یا تعدادی عقرب (و یا گونه های دیگر ازین جانوران) را در شیشه ای میگذارند و بعد به آن شراب برنج رقیق و مقداری گیاه اضافه میکنند و چندین ماه آنرا نگه میدارند تا تخمیر و آماده مصرف شود.

 

  از مار کبری سمی برای تهیه این شراب استفاده میشود و سم مار در شراب برنج حل میشود.
از آنجاییکه پروتیئنهای موجود در آن با تغییردادن ماهیت اتانول موجود در شراب بی اثر میشوند ،دیگر این سم مهلک و خطرناک نیست و حتی نوشیدنی سالم و مفیدی خواهد شد.

 

 

طبق گزارشات این نوشیدنی را اولین بار چینیها مصرف کرده اند.انواع شراب مار در سرتاسر آسیا موجود است اما معروفترین آنها در ویتنام،تایلندو لائوس تولید میشود.

javaneparsi.com





BY امید عظیمی_OMID AZIMI

توضیح المسائل آیت الله بهجت

غسل ميّت

مسأله 147 :

واجب است ميّت را سه غسل بدهند:

1 - اول : غسل با آبى كه به سدر مخلوط باشد

2 - دوم : غسل با آبى كه به كافور مخلوط باشد

3 - سوم : غسل با آب خالص

مسأله 148 :

غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد، بنابراحتياط، واجب است . و غسل ، كفن ، دفن كافر و اولاد او، جايز نيست . و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده ، چنانچه پدر و مادر او يا يكى از آنان مسلمان باشند، بايد او را غسل داد و اگر هيچ كدام از آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جايز نيست .

مسأله 149 :

بچه سقط شده را، اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد بنابراحتياط واجب غسل بدهند و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچه اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.

مسأله 150 :

اگر ميّت و كسى كه او را غسل مى دهد هر دو مرد يا هر دو زن باشند جايز است كه غير از عورت ، جاهاى ديگر ميّت برهنه باشد.

مسأله 151 :

نگاه كردن به عورت ميّت حرام است ، و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند معصيت كرده ، ولى غسل باطل نمى شود.

مسأله 152 :

كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده ، لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميّت براى او كافى است ولى بنابراحتياط موقع غسل دادن نيّت غسل جنابت و يا حيض را نيز بنمايند.

غسل مس ميّت

مسأله 153 :

اگر كسى بدن انسان مرده اى را كه سرد شده و غسل اش نداده اند، مس كند، يعنى جايى از بدن خود را به آن برساند، بايد غسل مس ميّت كند.

غسلهاى مستحب

مسأله 154 :

غسل ها، در شرع مقدس اسلام بسيار است كه از آن جمله است :

1 - غسل جمعه

2 - غسل شب اول ماه رمضان و تمام شبهاى فرد مثل سوم و پنجم و هفتم ، ولى از شب بيست و يكم به بعد مستحب است همه شب غسل كند

3 - غسل روز عيد فطر و عيد قربان

4 - غسل شب عيد فطر

5 - غسل روز هشتم و نهم ذى الحجه

6 - غسل روز اول ، پانزده ، بيست و هفتم و آخر ماه رجب

7 - غسل روز عيد غدير

8 - غسل روز بيست و چهارم ذى الحجه

9 - غسل روز عيد نوروز، پانزدهم شعبان و هفدهم ربيع الاول

10 - غسل كسى كه در موقع گرفتن خورشيد و ماه ، نماز آيات را عمداً نخوانده در صورتى كه تمام ماه و خورشيد گرفته باشد

11 - غسل كسى كه براى تماشاى دار آويخته ، رفته و آن را ديده باشد

12 - غسل براى احرام و طواف و وقوف به عرفات و مشعر و براى قربانى كردن و سر تراشيدن در منى و براى توبه از معاصى اگر چه گناه صغيره باشد، و براى طلب حاجت و استخاره يعنى طلب خير از خداوند.

تيمّم

مسأله 155 :

در هفت مورد، به جاى وضو و غسل بايد تيمّم كرد:

1 - پيدا نكردن آب

2 - مشقّت بيش از حدّ

3 - ترس از ضرر

4 - نياز به آب براى حفظ جان

5 - نياز به آب براى تطهير

6 - نداشتن آب مباح

7 - نداشتن وقت براى وضو يا غسل

چيزهايى كه تيمم بر آنها صحيح است

مسأله 156 :

تيمم به خاك ، ريگ ، كلوخ و سنگ ، اگر پاك باشند، صحيح است .

به آجر و كوزه قبل از پخته شدن نيز صحيح است . تيمم بر سنگ گچ و سنگ و سنگ آهك قبل از پخته شدن ، صحيح است .

دستور تيمم

مسأله 157 :

در تيمم ، چهار چيز واجب است :

اول :نيّت

دوم : زدن تمام كف دو دست ، با هم ، بر چيزى كه تيمم به آن صحيح است و بنابر احتياط واجب ، همراه با ضربه باشد و گذاشتن دو دست بر زمين كافى نيست

سوم : كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن ، از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى و بنابراحتياط واجب بايد دستها روى ابروها هم كشيده شود

چهارم : كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ .

احكام تيمم

مسأله 158 :

تيمم بدل از غسل و بدل از وضو، با هم فرقى ندارند، ولى احتياط مستحب است در تيمم بدل از غسل ، بلكه در هر تيممى ، بعد از مسح پيشانى ، يك بار ديگر كف دستها را به زمين بزند و پشت دستها را به همين صورتى كه گفته شد، با كف دست ديگر مسح كند.

مسأله 159 :

پيشانى و پشت دستها را بايد از بالا به پايين مسح كند و كارهاى آن را بايد پشت سر هم بجا آورد.

مسأله 160 :

انسان بايد براى تيمم ، انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشانى يا پشت دستها يا در كف دستها، مانعى باشد، مثلاً چيزى به آنها چسبيده باشد، بايد بر طرف كند.

نماز

نماز، مهم ترين اعمال دينى است كه اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهاى ديگر هم قبول مى شود و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر هم قبول نمى شود. همان طور كه اگر انسان ، در هر شبانه روز، پنج نوبت در نهر آبى شست و شو كند، چرك در بدنش نمى ماند، نمازهاى پنجگانه هم ، انسان را از گناهان پاك مى كند.

سزاوار است كه انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و كسى كه نماز را سبك شمارد، مانند كسى است كه نماز نمى خواند.

پيغمبر اكرم (ص) فرمودند: ((كسى كه به نماز اهميت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است )).

در حال نماز، به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد و متوجه باشد كه با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم ، بسيار پست و ناچيز ببيند. و اگر انسان در موقع نماز، كاملاً به اين مطلب توجه كند، از خود بى خبر مى شود، چنانكه در حال نماز تير را از پاى مبارك امير المؤ منين عليه السّلام بيرون كشيدند و آن حضرت متوجه نشدند.

و نيز نماز گزار بايد توبه و استغفار كند و گناهانى كه مانع قبول شدن نماز است ، مانند حسد، كبر، غيبت ، خوردن حرام ، آشاميدن مسكرات ، ندادن خمس و زكات ، بلكه هر معصيتى را ترك كند. نيز سزاوار است كه نماز گزار، كارهايى كه ثواب نماز را كم مى كند، بجا نياورد، مثلاً در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول ، به نماز نايستد و در موقع نماز، به آسمان نگاه نكند.

و نيز كارهايى كه ثواب را زياد مى كند، بجا آورد، مثلاً انگشترى عقيق به دست كند و لباس پاكيزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد.

نمازهاى واجب

مسأله 161 :

نمازهاى واجب به شرح ذيل است :

1 - نماز يوميّه (شبانه روز) و آنچه ملحق به آن است مانند نماز جمعه ، نماز احتياط، نماز قضا و نمازى كه نماز گزار دوباره آن را اعاده مى كند

2 - نماز آيات كه به سبب آمدن حوادثى چون : زلزله ، خسوف ، كسوف و مانند اينها واجب مى شود

3 - نماز ميّت

4 - نماز طواف واجب خانه كعبه

5 - نماز قضاى والدين بر پسر بزرگ

6 - نمازى كه به سبب اجير شدن و نذر و قسم و عهد واجب مى شود.

نمازهاى يوميّه

مسأله 162 :

پنج نماز در روز واجب است :

1 - نماز ظهر (چهار ركعت )

2 - نماز عصر (چهار ركعت )

3 - نماز مغرب (سه ركعت )

4 - نماز عشا (چهار ركعت )

5 - نماز صبح (دو ركعت )

مسأله 163 :

نماز گزار براى بجا آوردن نماز صحيح ، چند شرط را بايد قبل از نماز رعايت كند:

اوّل : طهارت

دوم : وقت هر نماز

سوم : قبله

چهارم : پوشش در حال نماز و شرايط آن

پنجم : مكان نماز

وقت نمازهاى يوميّه

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 164 :

نماز ظهر و عصر، هر كدام وقت مخصوص و مشتركى دارند.

وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتى كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر نگذرد. و اگر كسى ، اشتباهاً عصر را در اين وقت بخواند، نمازش باطل است .

وقت مخصوص نماز عصر هنگامى است كه به اندازه خواندن نماز عصر، به مغرب ، وقت ماند باشد.

مابين اين دو وقتِ مخصوص ،وقت مشترك نماز ظهر و عصر است .

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله 165 :

نماز مغرب و عشا، هر كدام وقت مخصوص و مشترك دارند.

وقت مخصوص نماز مغرب

از اول مغرب است تا وقتى كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد.

وقت مخصوص نماز عشا

براى شخص مختار، موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد.

بين وقت مخصوص نماز مغرب و عشا، وقت مشترك نماز مغرب و عشا است .

وقت نماز صبح

مسأله 166 :

نزديك اذان صبح ، از طرف مشرق ، نور سفيدى رو به بالا حركت مى كند كه آن را ((فجر اول )) گويند، موقعى كه آن سفيدى پهن شد، ((فجر دوم )) و اول وقت نماز صبح است .

و آخر وقت نماز صبح ، موقعى است كه آفتاب مى خواهد بيرون آيد.

احكام اوقات نماز

مسأله 167 :

كسى كه فقط به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند.

مسأله 168 :

مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند و راجع به آن خيلى سفارش شده است . و هر چه به اول وقت نزديك تر باشد، بهتر است .

ترتيب نماز

مسأله 169 :

انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند، باطل است .

نمازهاى مستحب

مسأله 170 :

نمازهاى مستحبى زياد است و آنها را ((نافله )) گويند.

در بين نمازهاى مستحبى ، به خواندن نافله هاى شبانه روزى بيشتر سفارش شده است .

نافله هاى شبانه روزى ، در غير روز جمعه ، سى چهار ركعت است :

1 - ظهر، هشت ركعت ، قبل از نماز ظهر

2 - عصر، هشت ركعت ، قبل از نماز عصر

3 - مغرب ، چهار ركعت ، بعد از نماز مغرب

4 - عشا، دو ركعت نشسته ، بعد از نماز عشا

5 - صبح ، دو ركعت ، قبل از نماز صبح

6 - شب ، يازده ركعت .

نماز شب

در اهميت و فضيلت نماز شب روايات بسيارى وارد شده است ، از جمله : پيامبراكرم صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمودند: بر تو باد نماز شب !

آن حضرت در جايى مى فرمايند: آنقدر جبرئيل مرا سفارش به نماز شب كرد كه گويا نيكويان امتم شب نمى خوابند. دو ركعت نماز در شب را بر همه دنيا ترجيح مى دهم .

امام على عليه السّلام رمودند: نماز شب ، بدن را سالم مى كند.

امام صادق عليه السّلام مى فرمايند: نماز شب ، سبب بخشش گناهان مى شود.

نماز شب ، صورت را نورانى مى كند.

نماز شب ، روزى را زياد مى كند.

روش خواندن نافله شب

مسأله 171 :

نافله شب ، يازده ركعت است به شرح زير:

هشت ركعت به نيّت نافله شب ( چهار نماز دو ركعتى )

دو ركعت به نيت نماز شفع

يك ركعت به نيت نماز وتر.

وقت خواندن آن ، بعد از نصف شب است و هر چه به صبح نزديكتر باشد، بهتر است .

نماز شفع هم مثل نماز صبح است .

نماز وتر، به اين طريق خوانده مى شود:

پس از نيّت ، حمد و سه مرتبه سوره توحيد و يك مرتبه سوره فلق و يك مرتبه سوره ناس خوانده مى شود و بعد از آن ، هر دو دست را مقابل صورت گرفته مشغول خواندن قنوت مى شود و بعد از قنوت ، دست چپ را فقط به حال قنوت نگه داشته و با دست راست تسبيح را گرفته و در حقّ چهل مؤ من دعا مى كند، مثلاً بدين طريق :اللّهمَّ اغْفِرْ لِرُوح الله الخمينى و ... آنگاه هفتاد مرتبه بگويد: اَسْتغِفرُ اللهَ رَبّى و اَتُوبُ اليه و بعد سيصد مرتبه بگويد: اَلْعَفْوَ اَلْعفْوَ و سپس هفت مرتبه بگويد: هذا مَقامُ العائذُ بِكَ مِنَ النّ ار و بعد بگويد:ربّ اغْفِرْ لى و ارْحَمْنى و تُبْ عَلىَّ اِنَّكَ انتَ التّوّ ابُ الرّحيم .

نماز غفيله

مسأله 172 :

نماز غفيله يكى از نمازهاى مستحبى است كه بين نماز مغرب و عشا خوانده مى شود.

مسأله 173 :

نماز غفيله دو ركعت است ، در ركعت اول بعد از حمد به جاى سوره بايد يا بهتر است اين آيه خوانده شود:

وَ ذَالنّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغا ضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقدِرَ عَلَيهِ فنادى فى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِله اِلاّ اَنت سُبْحا نكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّ المينَ فَاسْتَجَبْنا لهُ وَ نَجَّيْنا هُ مِنَ الْغَمِّ وَ كذلِكَ نُنْجِى المُؤْمنين .

در ركعت دوم بعد از حمد به جاى سوره اين آيه قرائت شود:

و عِنْدَهُ مفا تِحُ الْغيبِ لا يَعْلَمُها اِلاّ هُو وَ يَعْلَمُ ما فَى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ و ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلاّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فى ظُلُما تِ الْاَرْضِ و لا رَطْبٍ و لا يا بسٍ اِلاّ فى كتا بٍ مُبينٍ

در قنوت اين دعا خوانده شود:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاَلُكَ بِمَفا تِح الغَيْبِ الّتى اِلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلِّى على محمَّدٍ و اَنْ تَفْعلَ بى ...

سپس حاجتهاى خود را ذكر كرده و بعد بخواند:

اَللّهُمَّ اَنْت وَلىُّ نِعْمَتى وَالْقا درُ على طَلَبَتى تَعْلَمُ حا جَتى فَاَسْاءلُكَ بِحَقِّ محمّدٍ وَسخنان کوتاه فلسفی و ارزشمند"نیچه"امید عظیمی,

BY امید عظیمی_OMID AZIMI
LAST POSTs

OMID ARCHIVE
OMID DAILY LINKs
www.TOJIH.Lxb.ir